سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://1.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

1.اسمش را گذاشتم برای اولین بار. اصلاً نمی دانم چرا ! اون شب هر چه فکر کردم، هیچ اسم دیگری به ذهنم نرسید.

2. روز قرعه کشی عمره بود. همین دور روز پیش را می گویم.به تالار دانشگاه رفتیم. این همه عاشق و این سهمیه کم عمره دانشجویی. وقتی وارد می شدم فکر می کردم مثل سه سال گذشته که ثبت نام کرده بودم و اسمم در نیامده بود، باید پایان جلسه، در دلم بگریم و به کلاس برگردم. ولی ...
شروع شد. همه ساکت بودند و در دل شور ونوایی داشتند. شماره انتخاب شد: 114 . می خواست اسمش را بخواند: قلبم ایستاد ... خواند: علی ... قلبم تثید... هاشمی زاده.... بغضم ترکید ... می خندیدم و گریه می کردم! مثل ِ ... مثل ِ ... مثل کسانی که اسمشان در عمره دانشجویی در آمده!

شاید این، همان برای اولین بار بود!
پایان جلسه شد ولی من مثل پارسال نبودم. اسم من در سهمیه عمره متاهلین دانشجویی درآمده بود.


[ پنج شنبه 87/9/7 ] [ 3:26 صبح ] [ علی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

فقط یک سرباز هستم، نه کمتر (که وظیفه ام فراموشم شود) و نه بیشتر (که مغرور شوم) !
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 92
بازدید دیروز: 45
کل بازدیدها: 510866